مادران امروزی افرادی بس عجیب و جالبند..
.در صنعت اسپیکینگ دکتری دارند..گناه غایبان جمع را می شویند..
جز نزد همسرانشان خنده از لبهایشان جدا نمی شود...اکثراً توجه را تنبیه و تبسب را تشویق می دانند...
در جمع زنان همسایه تظاهر می کنند، نظرات علمی و سیاسی تبادل می کنند..
از بس اصرار می ورزند شوهران سر کیسه را شل می کنند...
ظروف شکستنی را می خرند و می گذارند در بوفه و به خواهر شوهر خویش می گویند که ما هم داریم...
در این بین عده ایشان از بیکاری می خوابند و آن دگر از بی خوابی بیتابند...عروسی ها را جلوگاه هنر خویش می دانند..
.البته هنوز هم یکسری نماز اول وقت می خوانند..
در مقابل هر کس پتکی دارن،در مقابل فرزند یادآوری نمره های بد در مقابل همسر اشاره به شکم های جلو آمده و بینی های ورژن قدیمی...
این دسته از افراد معمولاً بعد از خانواده چای را به هر چیز ترجیح می دهند..با صدای بلند حرف می زنند تا دل لطیفشان بر همه هویدا نشود..حتی بهر بچه های بزرگشان لالای می خوانند.و شاید خویش نیز می دانند دتا ابد در دل این فرزندان میمانند...
سی سال و اندی سنش بود اما هنوز عامل برطرف شدن سرمای سحرگاهی دستهای مادر بود ک پتو میکشید رویش...
وقتی مادر برای یک لحظه لبخند نوزادش دنیا را می دهد...
چه نکوست که قلبش پشت در جلسهی کنکور به سرعت می تپد...
چه نکوست و ان یکاد های زیر لب..و چه نکوست لحظه ای می ترکد بغض مادر در مینه ی شادی جشن عروسی...
آری..اینان مادرند .. آنانی که خدا به امیدش انسان می آفریند و چه خوب هدیه ایست این جمله برایشان:
مادرم دوستت دارم
.: Weblog Themes By Pichak :.